یا علــــــــــــــــــــــــی
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
یا علــــــــــــــــــــــــی
نوشته شده در سه شنبه 9 خرداد 1391
بازدید : 267
نویسنده : سید مسعود موسوی

،عبادت اگر با شرايط خاص خود انجام شود مقام بسيار بزرگ و افتخار آميزى است چنانكه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بوسيله كلمه عبد تجليل شده و قبل از عنوان رسالت عبوديت او قيد گرديده است:

اشهد ان محمدا عبده و رسوله

براى سير مراتب كمال بهترين وسيله پيشرفت،تهذيب و تزكيه نفس است كه راه عملى آن با عبادت حقيقى صورت ميگيرد.انجام عبادت تنها براى رفع تكليف نيست بلكه وسيله نمو عقل،و موجب تعديل و تنظيم قواى وجودى است كه نفس را از آلودگيهاى مادى باز ميدارد،بهترين وجه عبادت انجام امرى است كه بدون ريا و سمعه بوده و صرفا براى خدا باشد و در اين شرايط است كه صفت تقوى ظهور ميكند و بدون آن انجام عبادات مقبول نيفتد.

تقوى و ورع انحراف از جهان مادى و فانى بوده و توجه بعالم روحانيت و بقاء است و ايمانيكه بزيور تقوى آراسته شود ايمان حقيقى است و در اثر اخلاص در عبادات،شخص را بمرحله يقين ميرساند.

با توجه بنكات معروضه،علي عليه السلام در ايمان و تقوى و زهد و عبادت و يقين منحصر بفرد بود در اينمورد پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:لو ان السموات و الارض وضعتا فى كفة و وضع ايمان على فى كفة لرجح ايمان علي(1) .

يعنى اگر آسمانها و زمين در يك كفه ترازو و ايمان علي در كفه ديگر گذاشته شوند بطور حتم ايمان علي بر آنها فزونى ميكند علي عليه السلام با عشق و حب قلبى خدارا عبادت ميكرد زيرا عبادت او براى رفع تكليف نبود بلكه او محب حقيقى بود و جز جمال دلرباى حقيقت چيزى در نظرش جلوه‏گر نميشد.

علي عليه السلام در تقواى دينى و عبادت چنان كوشا بود كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ كسانى كه از تندى علي عليه السلام در نزد وى گله ميكردند فرمود:علي را ملامت نكنيد زيرا او شيفته خدااست (2) !

 علي عليه السلام هنگاميكه مناجات ميكرد و مشغول نماز ميشد گوشش نمى‏شنيد و چشمش نميديد و زمين و آسمان،دنيا و مافيها از خاطرش فراموش ميشد و با تمام وجود توجه خود را بمبدأ حقيقت معطوف ميداشت چنانكه مشهور است در يكى از جنگها پيكان تيرى بپايش فرو رفته و بقدرى دردناك بود كه نميتوانستند آنرا بيرون بياورند وقتيكه بنماز ايستاد بيرون كشيدند و او متوجه نشد!

علي عليه السلام هنگام وضو گرفتن سراپا ميلرزيد و لرزش خفيفى وجود مباركش را فرا ميگرفت و چون در محراب عبادت ميايستاد رعشه بر اندامش ميافتاد و از خوف عظمت الهى اشگ چشمانش بر محاسن شريفش جارى ميشد،سجده‏هاى او طولانى بود و سجده‏گاهش هميشه از اشگ چشم مرطوب !شاعر گويد،

هو البكاء فى المحراب ليلاهو الضحاك اذا اشتد الضراب

يعنى او در محراب عبادت بشدت گريان و در شدت جنگ خندان بود.ابو درداء كه يكى از اصحاب پيغمبر صلى الله عليه و آله است گويد در شب تاريكى‏از نخلستانى عبور ميكردم آواز كسى را شنيدم كه با خدامناجات ميكرد چون نزديك شدم ديدم علي عليه السلام است و من خود را در پشت درخت مخفى كردم و ديدم كه او با خوف و خشيت تمام با آهنگ حزين مناجات ميكرد و از ترس آتش سوزان جهنم گريه مينمود و بخدا پناه برده و طلب عفو و بخشش مينمود و آنقدر گريه كرد كه بى حس و حركت افتاد!گفتم شايد خوابش برده است نزديكش رفتم چون چوب خشگى افتاده بود او را تكان دادم حركت نكرد گفتم حتما از دنيا رفته است شتابان بمنزلش رفتم و خبر مرگ او را بحضرت زهرا عليها السلام رسانيدم فرمود مگر او را چگونه ديدى؟من شرح ما وقع گفتم،فاطمه عليها السلام گفت او نمرده بلكه از خوف خدا غش نموده است (3) .

علي عليه السلام علاوه از نمازهاى واجبى نوافل را نيز انجام ميداد و هيچوقت نماز شب آنحضرت ترك نميشد حتى در موقع جنگ نيز از آن غفلت نمى‏نمود،در ليلة الهرير نزديكى‏هاى صبح بافق مينگريست ابن عباس پرسيد مگر از آنسو نگرانى داراى آيا گروهى از دشمنان در آنجا كمين كرده‏اند؟فرمود نه ميخواهم ببينم وقت نماز رسيده است يا نه!

حضرت على بن الحسين عليهما السلام كه از كثرت عبادت و سجده‏هاى طولانى بكلمه سجاد و زين العابدين ملقب شده بود در برابر سؤال ديگران كه چرا اينقدر مشقت و رنج بر خود روا ميدارى فرمود:

ومن يقدرعلى عبادة جدى علي بن ابىطالب؟كيست كه بتواند مثل جدم علي عليه السلام عبادت كند؟

ابن ابى الحديد بنحو ديگرى اين مطلب را بيان كرده و مينويسد بعلى بن الحسين عليهما السلام كه در مراسم عبادت بنهايت رسيده بود عرض كردند كه عبادت تو نسبت بعبادت جدت بچه ميزان است؟فرمود عبادت من نسبت بعبادت جدم مانند عبادت جدم نسبت بعبادت رسول خدا صلى الله عليه و آله است (4) .

از ام سعيد كنيز آنحضرت پرسيدند ك كنيز گفت علي عليه السلام هر شب با خداي خود به راز و نياز مشغول است و براى او رمضان و ديگر اوقات يكسان است.

وقتى كه آنحضرت را پس از ضربت خوردن از مسجد بخانه مى‏بردند نگاهى بمحل طليعه فجر افكند و فرمود اى صبح تو شاهد باش كه علي را فقط اكنون(بحكم اجبار) دراز كشيده مى‏بينى!

ابن ابى الحديد گويد عبادت علي عليه السلام بيشتر از عبادت همه كس بود زيرا او اغلب روزها روزه دار بود و تمام شبها مشغول نماز حتى هنگام جنگ نيز نمازش ترك نميشد،او عالمى بود با عمل كه نوافل و ادعيه و تهجد را بمردم آموخت.

علي عليه السلام موقع نماز در برابر مبدأء وجود با دل پاك و توجه تام ميايستاد و براز و نياز مشغول ميشد عبادت و پرستش او مانند اشخاص ديگر نبود زيرا هر كسى بنا بهدف خاصى كه دارد خدارا عبادت ميكند چنانكه خود آنحضرت فرمايد:

ان قوما عبدوا الله رغبة فتلك عبادة التجار،و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلك عبادة العبيد،و ان قوما عبدوا الله شكرا فتلك عبادة الاحرار .

يعنى گروهى از مردم خدارا از روى ميل و رغبت(باميد نعمتهاى بهشت) بندگى كردند پس اين نوع عبادت عبادت تاجران است،عده اى هم از ترس(آتش دوزخ) خدارا عبادت كردند اين هم عبادت بندگان است و گروهى ديگر خدارا براى سپاسگزارى عبادت كردند و اين عبادت آزادگان است .

و خود آنحضرت به پيشگاه خداي تعالى عرض ميكند:

الهى ما عبدتك طمعا للجنة و لا خوفا من النار بل وجدتك مستحقا للعبادة.

خدايامن ترا بطمع بهشت و يا از ترس جهنم عبادت نميكنم بلكه ترا مستحق‏و سزاوار پرستش يافتم.

هر فردى حتى هر ذير وحى بنا بغريزه حب ذات هميشه در صدد دفع ضرر و جلب منفعت است و تنها علي عليه السلام بود كه عبادت را بدون جلب نفع(بهشت) و دفع ضرر(دوزخ) صرفا براى خداوندبجا ميآورد!و اينگونه

خلوص در عبادت از يقين او سرچشمه ميگرفت يقينى كه بالاتر از آنرا نميتوان پيدا نمود زيرا آنجناب بمرحله نهائى يقين رسيده بود چنانكه خود فرمايد:لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا!اگر پرده برداشته شود من چيزى بيقين خود نميافزايم!

على عليه السلام خود را مانند موجى در اقيانوس حقيقت مستغرق ساخته بود و تمام فكر و ذكر و حركات و سكنات او همه از حقيقت خواهى وى حكايت ميكرد.

على عليه السلام در تزكيه و تهذيب نفس،و سير مراتب كماليه وجود يگانه و بى‏نظير و لوح ضميرش چون جام جهان نما بود،او به هر چه نگاه ميكرد خدا را ميديد چنانكه فرمود:

ما رايت شيئا الا رايت الله قبله و معه و بعده.

چيزى را نديدم جز اينكه خدا را پيش از آن و با آن و پس از آن مشاهده كردم.

على عليه السلام ميفرمود:لم اعبد ربا لم اره.عبادت نكردم بخدائى كه او را نديدم!پرسيدند چگونه خدا را ديدى؟فرمود با چشم دل و بصيرت،نه باغ ديده ظاهرى.

بچشم ظاهر اگر رخصت تماشا نيست‏ 
نه بسته است كسى شاهراه دل‏ها را

على عليه السلام در مقابل عظمت خدا و مبدء هستى خود را ملزم بخضوع و خشوع ميديد و دعاها و مناجاتهاى او روشنگر اين مطلب است.

دعاى كميل كه بيكى از اصحاب خود(كميل بن زياد) تعليم فرموده است يكى از شاهكارهاى روح بلند و ايمان قوى و يقين ثابت آنحضرت است كه در فقرات آن معانى عالى و بديع در قالب الفاظى شيوا و عباراتى كاملا رسا ريخته شده است،گاهى در برابر رحمت واسعه حق سر تا پا اميد گشته و زمانى قدرت و جبروت خدا چنان بيم و هراسى در دل او افكنده است كه بى اختيار بحال تضرع و خشوع افتاده‏است.همچنين دعاى صباح و نيايشهاى ديگر وى كه هر يك حاوى مراتب سوز و گداز بيم و اميد،توجه و خلوص او ميباشد.

وقتى ضرار بن ضمره بر معاويه وارد شد معاويه گفت على را برايم وصف كن!ضرار پس از آنكه شمه‏اى از خصوصيات اخلاقى آنحضرت را براى معاويه بيان نمود گفت شبها بيدارى او بيشتر و خوابش كم بود در اوقات شب و روز تلاوت قرآن ميكرد و جانش را در راه خدا ميداد و در پيشگاه كبريائى او اشك ميريخت و خود را از ما مستور نميداشت و كيسه‏هاى طلا از ما ذخيره نمى‏نمود،براى نزديكانش ملاطفت و بر جفا كاران تند خوئى نميكرد،موقعيكه شب پرده ظلمت و تاريكى ميافكند و ستارگان رو بافول مينهادند او را ميديدى كه در محراب عبادت دست بريش خود گرفته و چون شخص مار گزيده بخود مى‏پيچيد و مانند فرد اندوهگينى(از خوف خدا) گريه ميكرد و ميگفت اى دنيا!آيا خود را بمن جلوه داده و مرا مشتاق خود ميسازى؟هيهات مرا بتو نيازى نيست و ترا سه طلاق داده‏ام كه ديگر مرا بر تو رجوعى نيست!سپس ميفرمود آه از كمى توشه و دورى سفر و سختى راه!معاويه گريه كرد و گفت اى ضرار بس است بخدا سوگند كه على چنين بود خدا رحمت كند ابو الحسن را! (6) .

عبادت على عليه السلام منحصر بنماز و روزه و انجام ساير فرايض مذهبى نبود بلكه تمام حركات و سكنات او عبادت بود زيرا در حديث آمده است كه(انما الاعمال بالنيات) و چون نيت آنجناب در تمام حركات و سكناتش ابتغاء مرضات الله بود لذا تمام اعمال و اقوال او در همه حال عبادت خدا محسوب ميشود و اين خود يكى از موجبات تفوق و فضيلت وى بر همگان ميباشد .  



:: موضوعات مرتبط: یا علــــــــــــــــــــــــی , ,
:: برچسب‌ها: على عليه السلام ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: